آرشیدا سعدلوآرشیدا سعدلو، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 2 روز سن داره

ARSHIDA

تولد تولد تولد نی نی عمو ,بهزاده

      سلااااام جیگل مامان و بابایی دیروز یه روز دوست داشتنی بود واسه هممون  اخه تولد بهزادی پسر عمو بود  همونی که با اومدنش عشق و شیرینی بچه رو به ما نشون داد  بابا پوریا با اومدن بهزاد دنیای عاشق شدن به بچه رو واقعا دید  و با اون ما خواستیم که تو باشی  و تو زودتر به جمع ما بیای  وزیاد طول نکشید که خدای مهربون تو رو واسه ما داد  وبهزاد اولین تجربه ما واسه از نزدیک بزرگ شدن یه بچه دوست داشتنی بود بچه ای که هنوز هم دیدن خنده هاش تمام غصه ها رو از دل ادم میبره  بچه ای که هر حرکتش ما رو ی...
25 شهريور 1391

اولین حرکت تو واسه مامان

    سلام سلام سلام امروز خیلی هیجان زده ام اخه اگه بدونی دیشب چکار کردی الهی خدا منو قبون تو دخمل نازم بکنه دیشب مثل همیشه رفتم که بخوابم و از اون شبایی هم بود که بابا پوریا جون شیفت شب بود و سر کار و من هم واسه اینکه تنها نباشم وقتایی که بابایی سر کار باشه میرم خونه مامان بزرگی تا تنها نباشم  و اون شب هم اونجا بودم همین که اومدم بخوابم دیدم وای دلم داره میزنه و به خودم گفتم که ببین حتما بد خوابیدی و بچه داره اذیت میشه  و بعد کمی به پهلو شدم و همین که اومدم به خواب ناز برم دیدم یکی داره  هی ضربه میزنه بهم خدایا این دیگه چه جورشه؟  این ضربه ...
17 شهريور 1391

سفر اصفهان نی نی

  سلام به عزیزترینا اول از همه من و نی نی و بابای خوشمل نی نی از همتون واسه شرکت تو مسابقه اسم واسه شاهزاده کوشولوی ماتشکر کنیم ما بازم منتطرتون هستیما مسابقه هنوز ادامه داره خوب شاهزاده من اینبار میخوام خاطره سفرت به شهر زیبای اصفهان رو بگم تو الان حدودا ٥/٤ ماهته البته تو دل منی وما هر روز بیشتر احساست میکنیم وعاشقانه دوستت داریم این سفر رو مامان جون و باباجون مهربون که همیشه با لطفاشون ما رو خجالب زده میکنن واسمون برنامه ریزی کردن وقرار بود  که ماهه پیش بریم اما از دلایلی که الان رفتیم سلامتی تو بود که یه کم باعث نگرانی میشد که هنوز تو ماههای خطرناک بارداری بود...
3 شهريور 1391

مسابقه اسم قشنگ

                                                                                      همه بدوید بیاید واسه مسابقه اسم قشنگ این مسابقه واسه انتخاب اسم واسه خرزو خان ما ببخشید  شاهزاده ما  هست که از همه میخو...
25 مرداد 1391

نذری خوشمزه نی نی

  سیلااااااام امروز با دختر نازم قران و زود تر خوندیم تا بیایم سری به   وبلاگشو دوستاش بزنیم   اخه ما با هم از اول ماه رمضان داریمهر روز ١ جزو از قرانو میخونیم تا  ٣٠ روز قرانو تموم کنیم ولی کم کم تو ١ ماه احساس میکنم که  هر بار واسم سخت میشه فکر کنم  تو این تقریبا ١ ماه کلی بزرگتر شدی اخه نمیتونم  مثل قبل راحت بشینم  وهی تند تند  خسته میشمو جابجا میشم اذیت که نمیشی مامان گلم؟؟؟ از روزی که تو رو حامله شدم خیلی با خدا دوست شدیما کلک چکار میکنی  اونجا چند روز پیش هم بابا پوریا خواست که واسه سلامتی تو ...
24 مرداد 1391

سوپرایز سوپرایز سوپرایز سوپرایز

    سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااام امروز روز برملا شدن راز بزرگه     حالا کی حدس میزنه من چیم؟ یه راهنمایی میکنم من خیلی ناناز نازیم نفهمیدین؟ خوب یه راهنمایی دیگه من عشق بابایی ومامان جون پریسا هستم افرین نزدیک شدید [البته عشق مامان سودی هم هستم ولی بابایی بیشتر] دارید میفهمید فکر کنم خیلی راهنمایی کردم باشه اذیت میشید میگم خیلی خودتونو اذیت نکنید شما نمیفهمید من چیم   ممممممممممممممممممممممممممممن ...
18 مرداد 1391

دخمل یا پسمل؟

  سلام سلام سلام نی نی گلی ما امروز من و بابا پوریا رفتیم سونو گرافی و یه نوبت واسه مهمترین روز از این روزهای قشنگ رو گرفتیم روزی که همه منتظرن روزی که ما میفهمیم که تو پسملی یا دخمل؟ خیلی هیجان زده ایم هر دومون نمیدونیم قیافمون موقع تعیین جنسیت تو چطوریه ؟ ولی هر چی هست خوشحالی رو میشه تو چهرمون دید دوستت دارم  مامان گلم هر چی که باشی فقط از خدا میخوام سالم باشی  تاریخ سونو تو گل همیشه بهارم ١٦/مرداد/٩١ مشخص میشه پش باهم میشمریم این روزا رو ...
11 مرداد 1391

بابایی خیلی سخت مریض بود

                             سلام فرشته کوچولوی مامان   این 2 روزه خیلی روازای سختی بوده واسم،  آخه بابایی بیچاره خیلی مریض بود   تبش خیلی زیاد بود  و خیلی عرق می ریخت دل پیچه شدید    داشت دکتر گفت  که عفونت روده داره بابا خیلی اذیت شد جلو چشام وقتی حالشو میدیدم زار زار گریه می کردم خلاصه مامانی ،دیشب تا صبح بالا سر بابایی بودیمو ازش دوتایی  مراقبت  می کردیم بابایی که چشاشو وا میکرد با همون حال زار...
1 مرداد 1391

داری بزرگ می شی مامانم

سلام سلام سلام اول از همه عذر میخوام واسه غیبتم چون نی نی یه کم داره اذیتم میکنه و همه بهم گفتن که تا ماه ٤ اینا طبیعی هست تو رو خدا دعا کنید  که زودتر خوب شم... خوب نی نی خوشکلی ما  دیگه داله بژرگ میسه و تقریبا ١٤ هفته شه  هنوز اونطوری احساست نمیکنم مامان گلم ولی فقط بعضی وقتا ضربان قلبتو میفهمم همه واست دعامیکنن که سالم باشی و ارزوی من و بابایی عشقم هم همینه و تنها سوپرایز تو واسه همه که خیلیامنتظرشن جنسیت تو هست یعنی تو عشقما پسری یا دخمل ؟؟؟؟؟؟ الان هیشکی نمیدونه ها...! راستی فرشته مهربونم تو پسملی یا دخمل؟   ایشالا هر چی خدا بخواد همون بشه گل من...!   ...
27 تير 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ARSHIDA می باشد