13 روز عید نوروز 93 وسفر به کیش
عزیز دلم 28/ مسافرت نوروزیمونو شروع کردیم و به بندر عباس رفتیم و 29 /رو هم به کیش رفتیم و لحظه سال تحویل رو اونجا بودیم که جاهایی زیادی برنامه داشتن و واقعا قرار بود یه شب بیاد موندنی باشه و معلوم بود واسه هم شد اما واسه منو بابایی شاید بدترین سالی بود که لحظه تحویل سال بگم تو عمرمون اینطور عذاب نکشیده بودیم و واسه من که خاطره بد شد چون شما بمدت 2 ساعت تمام اشک ریختی و به هیچ صراطی مستقیم نمیشدی و به هیچ طریقی آروم نمیشدی یعنی بگم دیگه هلاک شدی و دیگه نفس نمونده بود برات کم گفتم و هیچ کس هم به فکر ما دوتا نبود و فقط فکر خوشی خودشون بودن که مبادا این لحظاتشون خراب شه و هیچ کس زجری رو که ما تو اون لحظ ات کشیدیم رو درک نکرد و ...