اولین حرکت تو واسه مامان
سلام سلام سلام
امروز خیلی هیجان زده ام اخه اگه بدونی دیشب چکار کردی
الهی خدا منو قبون تو دخمل نازم بکنه
دیشب مثل همیشه رفتم که بخوابم و از اون شبایی هم بود
که بابا پوریا جون شیفت شب بود و سر کار و من هم واسه اینکه تنها نباشم
وقتایی که بابایی سر کار باشه میرم خونه مامان بزرگی تا تنها نباشم
و اون شب هم اونجا بودم همین که اومدم بخوابم دیدم وای دلم داره میزنه
و به خودم گفتم که ببین حتما بد خوابیدی و بچه داره اذیت میشه
و بعد کمی به پهلو شدم و همین که اومدم به خواب ناز برم دیدم یکی داره
خدایا این دیگه چه جورشه؟ این ضربه ها از تو شکم منه؟
چرا اینا با دل دل زدنای قبل فرق داره؟
کمی صبر کردم و دیدم نه بابا خبری نیست حتما من خیالاتی شدم
و اینا هم مثل قبله
و دوباره خواستم بخوابم که تق تق دوباره یکی انگار در میزنه به شکم من
اره اره اینا تو بودی که برای اولین بار محکم بهم ضربه میزدی تا اینبار متوجهت بشم
تو اون شب بازیت گرفته بود
و مثل اینکه می اومدی میزدی به شکم من و فرار میکردی
اخه تا می اومدم با دقت حرکت و لگد زدنتو احساس کنم میرفتی
وای خدای من چقدر حس زیبایی بود
خدایا شکر امیدوارم خدای مهربون هیچ مادری رو چشم انتظار یه بچه نکنه
همگی این حرکاتو شنیده بودم از مامانای دیگه اما هیچگاه احساس نکردم
که هر ماه چه چیزای دوست داشتنی رو از نزدیک و با تمام وجود خودم احساس میکنم
و هنوز این شروع اون لحظات شیرینه
خلاصه کمی که باهام بازی کردی خواستم بخوابم اما نگو تو هنوز بازیت می اومد
ولی مامان, من خیلی خوابم می اومد و تو هم 5 دقیقه ای یه بار لگد میزدی تا
بیدار شم اما نفهمیدم کی خواب رفتم
فردا صبح وقتی بیدار شدم بابایی عشقم بالا سرم بود
و توی ناقلا هم خواب بودی چون تکون مکونی در کار نبود
تند تند و با هیجان واسه بابایی تعریف کردم
و نمی دونی اون چقدر خوشحال بود
همش به من میگقت هر وقت تکون خورد سریع بگو تا منم ببینم
این همه هیجان و خوشحالی بابا و مامانت فقط واسه یه تکون تو بود
پس ببین که لحظه لحظه زندگیمون با اومدنت چطور تغییر کرده وچطور
حس های قشنگی به ما داده و ببین که چقدر دوستت داریم
شاید همیشه میگفتم وای چقدر سختی رو زن ها باید تحمل کنن
و یا یعنی چی که بهشت زیر پای مادران است؟
الان تازه میفهمم چرا
الان میفهمم که این تنها مادر ها هستن که تک تک این حس های قشنگ
رو میتونن تجربه کنن
باید به خودمون ببالیم و باباها هم به مامانا حسودیشون بشه