روزهای خوب تو این پست
قبل از سال جدید دایی بابا پوریا که با بابایی و عمو پرهام همسنن تقریبا به سلامتی عقد کردن و جشن خیلی باحالی رو گرفت که خیلی به هممون خوش گذشت انشاله که خوشبخت شن
این هم عروسی یکی از فامیلای بابایی بود آزاده خانم گل.
کلاه متعلق به عروس خانم عروس هست
این هم برای اولین بار من موهاتو بالا بستم.کلی ذوق کردما
اینجا تازه از خواب بیدار شده بودی و اومده بودی داخل سالن و
تو عالم خودت داشتی کارتون میدیدی یدفعه صدات زدم تازه فهمیدی منم هستم
این هم یه بار دیگه ولی اینبار برعکس من متوجه شدم شما هم هستید
سریع دیدم ساکتی تا بلند شدم دیدم رو مبل به این حالت لم دادی و داری کارتون میبینی
البته میمیرم برای این عکس
تو نفس منی میفهمی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی