آرشیدا سعدلوآرشیدا سعدلو، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 25 روز سن داره

ARSHIDA

تولدت مبارک بابایی

  گفتی اسیر عشقمی نگاه من مال خودت ، قلبمو هدیه می کنم واسه شب تولدت . . . همسرم ، تنها مونسم ، یک باغ گل شقایق تقدیم به تو که بهترینی خوشبختی من در بودن باتو است و روز تولد تو تقدیر خوشبختی من است    زیباترین گلهای دنیا تقدیم به تو ، بهترین عشق دنیا  تولدت مبارک   وجود تو تنها هدیه گرانبهایی بود که خداوند من را لایق آن دانست و هدیه من به تو نازنین قلب عاشقی است که فقط برای تو میتپد عاشقانه و صادقانه دوستت دارم و سالروز تولدت را تبریک میگوییم پوریای عزیزتر از جانم دوستت دارم     تولدت مبارک    تولد بابایی, ...
18 آذر 1392

بازم مروارید

    عسیس دل مامان و بابا نه به اون سماجت دندونای قبلیت که با هزار مکافات و تب ما یکی یکی میدیدمشون و نه به این عجله بقیه دندونا   عشق مامان مروارید 4 شما در تاریخ سه شنبه 12/آذر/92 یعنی در 10 ماه و 30 روزگی  و مروارید 5 در تاریخ 14/آذر/  92  یعنی در  11 ماه و 2 روزگی سر زدن فعلا شما این دندونا رو دارید تا تاریخ11 ماه و 3 و روزگیت عزیزم     مروارید اول   نا رنجی مروارید دوم   زرد مروارید سوم    سبز مروارید چهارم   آبی مروارید پنجم   قرمز و مروارید 6 هم تقریبا در زیر لثه دیده میشه ...
15 آذر 1392

11 ماهگیت مبارک عزیزم

زندگی من باورم نمیشه یه روز تو فکر سیسمونیت بودم و حالا 11 ماهه که تو در کنار منی و  باید تو فکر تولد 1 سالگیت باشم خدایا شکرت با تمام روزهای خوب و بد زندگی با تو خدایا شکرت که اینقدر دوستم داشتی که یه دختر بهم دادی خدایا شکرت بخاطر وجود شوهر و دختر خوبم    هستی من 11 ماهگیت مبارک              ...
13 آذر 1392

مروارید 3

    رااااااااستی یادم رفت بگم که دندون 3 هم بی وفا بدون دندون 4 اومدبیرون اینقدر بامزه شدی 1 دندون بالا داری البته اول بگم که حدود 2 هفته پیش این مروارید کوشولو  دیده شد و دوم هم اینکه 3 دندون دیگه هم جاشون معلومه و دارن میان اما هنوز سر نزدن تا کی میخوان بیان خداااااا میدونه  3 مرواریدت مبارک خوشجل مامان ...
9 آذر 1392

سرما خوردگی و آخرین روزای 10 ماهگیت

اینبار مامانی بگم از وضع و اوضاعمون که 3تاییمون رفتیم برای مریضی بابایی جلوتر مریض شد و افتاد تو رختخواب که با مراقبتای مامانیش تقریبا بهتر شده بود که من و شما همزمان افتادیم و تب و گلو درد و سرفه که ما هم رفتیم خونه مامانم هر کی مامان خودش دیگه و تا امروز یعنی 4 روز اونجا بودیم و ازم مراقبت کرد مامانی تا بهتر شدیم اومدیم خونه هنوز هم کاملا خوب نشدیم یعنی من به نسبت این چند روز خیلی بهترم ولی سردردای بدی دارم اما شما هنوز سرفه های ناجوری میکنی که خداکنه بیشتر نشه و زودتر خوب شی و بگم که اشتها هم نداری و معلومه دیگه اوضاع وزنت دیگه چطوره الان میگم خوشبحال بچه های شیر خشکی که همسن توان و حداقل 10 کیلیویی وزنشونه و این مریضیا خیلی&nb...
9 آذر 1392

و ادمه داستان 1 ...

سهلاااااااااااااااام ببخشید مامانی دیر اومدم واسه ادامه داستان دلیل دارم اونم تو پست بعد میذارم حالا بیا ببین اونروز چقدر خوش بحالت شده بود   و این هم هنر دست مامان جون مهربونت واقعا زیبا و دوست داشتنی واسه تنها دختر ش دوربینا زیاد بود خوشتیپا دیگه محل ما نمیدادن بله ساق و کلاه بافتنی ...
9 آذر 1392

یه هدیه خوشگل

چند روز پیش زن عمو سمیه یه لباس خوشگل اواسه دخملم داد که من خیلی دوسش دارم و واقعا بهت میاد مرسی زن عمو سمیه جون {البته دو تا لباس خوشمل داد به دخملم ولی اون یکیش الان اندازه ات نبود  بعدا واست میپوشم }   وای خدا قربوووونت برم جیجل مامان قزبون قد و بالات مامانی عااااااااااااااااشق این خنده هاتم از اونجا هم رفتیم خونه بابا جون و تو راه... ادامه داستان در پست بعدی...؟ ...
5 آذر 1392

عشق آرشیدا

سلااااااااااااااااااام عشق من ببخشید این روزا واسه خاطر مریضیت نتونستم بیام از کارات و رفتارات تو 10 ماهگیت بیشتر بنویسم هر چند خدارو شکر اون مریضیت خوب شد و حالا یه کم سرماخوردی و سرفه میکنی ولی باز خوبی  خوب برات بگم که مامانی جدیدا عاشق یکی از عروسکات شدی که اگه کسی برش داره خودتو میکشی و هر جا که میری همرات میبریش مدتها باهاش بازی میکنی بهش غذا هم میدی و با هم دعواتونم میشه و از دستش گریه هم میکنی و بعضی وقتها هم بیچاره رو میترکونی و خلاصه کلا خیلی دوسش داری و این عروسک هم هدیه بهزادی بود به تو  این هم عکسایی که تازه از خواب بیدار شده بودی و با دعوا خواستیش از ما  ...
4 آذر 1392

خبر خوب

گل همیشه بهارم مثل یه معجزه بود دیشب رو راحت خوابیدی  برعکس من که تمام شب از سردرد و دلهره خوابم نمیبرد   و فقط یه بار دستشویی کردی و تا ساعت 11 صبح هم خواب بودی برعکس شب قبلش که حتی تو خواب هم بالا آوردی و منو بابایی رو ترسوندی ولی امروز خداروشکر خیلی خوب بودی و فقط هم دوبار دستشویی کردی هر چند اسهالی بود ولی بازم خیلی خوب بود حالت و اصلا هم گوش شیطون کر تا الان که بالا نیاوردی آب سیب زیاد دادم بهت ومقداری هم سوپ با ماست و نعناع هم دادم چند تا قاشق البته ولللللللللللللللللللللللللللللللی در کل دخملم خیلی حالت بهتره از دعاها و نذر و نیازای مامان بزرگات و &nbs...
30 آبان 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ARSHIDA می باشد