آرشیدا سعدلوآرشیدا سعدلو، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 17 روز سن داره

ARSHIDA

17 ماهگی دخملم...

1393/3/20 11:42
نویسنده : مامان سودی
1,683 بازدید
اشتراک گذاری

عشق مامان چطوره خوبی عزیزم؟

عزیز دلم دخترم ,شاه قلبم.اول خدارو شاکرم بخاطر وجود تو دختر نازم  نه بخاطر اینکه بچمی بخاط اینکه تو دختری.دختر داشتن حس خیلی قشنگیه که هر کسی نعمت وجودشو نداره و خدارو شکر که همدمی برام داد تا تو باشی.قلبم با تو آرامش میگیره و بدون تو میمیرم وجودم

عزیز دلم تو این مدت برعکس قبل خیلی زودتر از اونی فکر میکردم واقعا بزرگ شدی ;اداهات .کارات. حرف زدنت.و تمام کارات احساس میکنم کاملا میفهمی منو.از راه رفتنت بگم که دیگه کاملا میدوی و واسه پایین اومدن از روی پله هم دیگه نمیشینی با احتیاط کاملا تعادلتو حفظ میکنی و مثل ادم بزرگا میای پایین .قدتم بلند شده و یه جاهایی دستاتو دراز میکنی و وسیله هارو برمیداری که والا نمیدونیم کجا بذاریم وسایلو.

حرف زدنت که نگو پروژه ای شده که اینقدر حرف میزنی که هنوز بعضی کلمه هات واسه ما مفهومی نداره و متوجه نمیشیم هنوز چی میگی خشگلم.ولی کلمه هایی که تا الان میگی:

بابا. مامانی.ماماجی {مامان جون}چند بارم بهش گفتی ماما پریس{مامان پریسا}باباجی{باباجون} که عشقته این کلمه و کاملا اداش میکنی وفعلا به هر دوتا بابا بزرگات میگی . سوومیه=soomaye{سمیه زن عمو}که واقعا از ته دل دوسش داری و نشون میدی}بیزادی{بهزاد}که این روزا هم بخاطرش اشک میریزی گلوله گلوله.به قول سمیه خانم مهره مار دارن این مادرو پسر}.می می.بابا {که کلا باباتو به شکل ددر میبینی و از سر کار میاد شما دیگه بعلش و ددر}تاب بازی.پااک{پارک} آمینه{آبمیوه}آیه .آوا{دخترخاله های کوچولوی من,که علاقه عجیبی هم به آیه داری}آبی{آب}نونو{نون,یا همان نان}هنو{هندونه}کیلید{کلید}تاتا{کفش و جوراب}ای چیه؟ای کیه؟نی نی.انگگی{انگری بردز}باب {باب اسفنجی}یکی دوبارم جمله هایی ادا کردی مثلا:مامانی بابا آبیده{خوابیده}آبی موخوام{آب میخوام}دد بیم{ددر بریم}پی پی کدم{پی پی کردم}

کیف وسایل آرایشیم از دستت آسایش نداره مگه نبینیش دیگه تمومه.

میگیم کنترل رو بیار میری میاری واسمون.

میگیم دست نزنیا,خودت انگشت کوشولوت و میگیری و میگی نه نه یعنی دست نزنم.

شلوار و جورابا و کفشاتو برمیداری و سعی میکنی خودت بپوشی.

یه حرکتی که تازه اینکارو میکنی و هممون مات مونده بودیم .رفته بودم آرایشگاه و تو رو هم برده بودم با خودم و بعد که برگشتیم دیدم یه تیکه نخ از مامان گرفتی و داری صورت مامانمو بند میندازی مثلا ,مارو بگو مرده بودیم از خنده .

میری میشینی رو قصریت و ادای دستشویی رو در میاری.

خیلی از کلمات رو ادا میکنی اما نه کاملا واضح ولی میگی.

تلفن صحبت کردنت خیلی با حاله ,بعضی وقتها یه گوشه وایمیسیم یواش نگات میکنیم تا تلفن بازیتو بکنی اینقدر میخندیم انگار واقعا یه نفر پشت خطه و یه قرار کاری مهم دارین و  یا بعضی وقتها با دختر همسایه دارین غیبت میکنین و میخندین.

 

خب خوشگلم فعلا اینارو یادمه اگه چیزی یادم اومد اضافه میکنم دوستت دارم و اینو بدون دنیای من تویی

پسندها (3)

نظرات (6)

مامان سونیا
21 خرداد 93 8:35
وای وای وای هزار ماشالله به آرشیدا خانم ناز و شیطون بلا با این همه حرفهای قشنگ و اداهای نازش هزار ماشالله به گل دختر .سلام...ممنون...آره کلا یک فسقلیه شیطونی شده که نگو
mamane mahya
25 خرداد 93 13:35
salam khale che ajab omadin cheshm entezar bodim mage gol dokhtar 14 maheshe??????????
مامان سودی
پاسخ
سلااااام......نه اشتباه تایپی بود ...الان دیدم درستش کردم عزیزم....
مامان رها
25 خرداد 93 23:09
سلام دوست خوبم اتفاقى با وبتون آشنا شدم وبتون خيلى زيباست و زيباتر از اون ، كوچولوى عزيزتون هست ! راستش من خيلى از وبلاگ شما خوشم اومده خوش حال ميشم با هم تبادل لينك كنيم و دوست شيم . لطفا پيش ما بيايد و خبر بديد خداحافظ !
مامان سودی
پاسخ
سلام...ممنون ...خواهش میکنم شما لطف دارید...چشم اومدیم...
مامان آروین (مهناز)
26 خرداد 93 11:30
14 ماهگیت مبارک آرشیدا جون
مامان سودی
پاسخ
ممنون خاله جون
مامان ساينا و سبا
27 خرداد 93 7:17
سلام به به ...چه عجب از مامان آرشيداخانوم گل اي بابا دخترمون کلي پيشرفت داشته و اونوقت مامان تنبل از کي نيامده و واسش هيچي ننوشته دوربينت هم درست ميشه خيلي غصه مال دنيا رو نخور عزيزم
مامان سودی
پاسخ
سلام....آره ماشاله واقعا تواین روزها دارم هر روز شاهد بزرگ شدتشم بیشتر از همیشه خداروشکر... نه بابا غصه واسه چی ...بابایی یه گوشی خوب واسم خرید با اون عکس بگیرم تا دوربین درست شه....
مامان رها
29 خرداد 93 15:46
مهربونم خصوصى دارى
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ARSHIDA می باشد