سفر یزد نی نی
چند روز پیش با مامان جون و بابا پوربا جونی رفتیم
پیش دکتر متخصص زنان و زایمان که گفتن واقعا کارش خوبه
و البته تو استان یزد و خلاصه با کلی پارتی بازی و اشنایی موفق شدیم
با خانم دکتر ملاقات کنیم
وایشون طبق کارای همه خانم دکترا سونو رو انجام داد
و باز من تونستم ببینمت و اینبار لپ ناز و عزیزتو دیدم
عزیز من کی میشه بیای و هر وقت دلم میخواد ببینمت
و هی نباید منتظر باشم تا سونو کنن و اونجا بتونم یه حدودی چهره تو ببینم
اخ دل من و بابایی اب شد واسه دیدنت
خلاصه زیباترینم دستات و پاهای کوچولوتو دیدم
هر بار که میرم سونو دوست دارم یه کم بیشتر نشونم بدن که تو چکار میکنی
یا حداقل یه ذره بیشتر از چهرتو ببینم اما نمیشه
ومن باید از تو مراقبت کنم تا وقتش بشه و تو بدنیا بیای ومن به ارزوهام برسم
خانم دکتر تمامی ازمایشا و سونوهای قبل رو نگاه کرد و کاملا راضی بود
و گفت که همه چیز نرمال است و من و تو در وضعیت بسیار خوبی هستیم
خدا رو شکر و همه چیز اماده است تا دقیقا 1 ماه دیگه که
وقت زایمان من هستش و
تاریخ زایمان طبیعی من 17/10/91 هست و زایمان سزارین 10/10/91
دیگه حالا هر چی که خدا بخواد
و وزن تو هم ماشاله خوب بود تقریبا٢600-٢700 بودی که گفتن خوب است
حالا تا ببینیم همین طور خوب بدنیا بیای گلم
یه فیلم هم از حرکاتت که تو شکمم هستی ازت گرفتم که روزی بهت نشون بدم
که تکونای تو چطور بوده ولی برات تو یه cd میریزم تا فقط خودت ببینی
زیبای من دوستت داریم حالا اگه زشت باشی یا خوشمل کوچولو باشی یا درشت
هیچ فرقی نداره واسه ما فقط سالم باش و خوب .همین.
دوستت داریم یه بوس تپل هم از طرف بابا پوریا.