آرشیدا سعدلوآرشیدا سعدلو، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 2 روز سن داره

ARSHIDA

سفر یزد نی نی

1391/9/11 22:46
نویسنده : مامان سودی
964 بازدید
اشتراک گذاری

 

hellotoo8ag.gif

چند روز پیش با مامان جون و بابا پوربا جونی رفتیم

 پیش دکتر متخصص زنان و زایمان که گفتن واقعا کارش خوبه

 و البته تو استان یزد و خلاصه با کلی پارتی بازی و اشنایی موفق شدیم

 با خانم دکتر ملاقات کنیم

وایشون طبق کارای همه خانم دکترا سونو  رو انجام داد

و باز من تونستم ببینمت و اینبار لپ ناز و عزیزتو دیدم

 عزیز من کی میشه بیای و هر وقت دلم میخواد ببینمت

و هی نباید منتظر باشم تا سونو کنن و اونجا بتونم یه حدودی چهره تو ببینم

 اخ دل من و بابایی اب شد واسه دیدنت

خلاصه زیباترینم دستات و پاهای کوچولوتو دیدم

 هر بار که میرم سونو دوست دارم یه کم بیشتر نشونم بدن که تو چکار میکنی

 یا حداقل یه ذره بیشتر از چهرتو ببینم اما نمیشهgirl_cray2.gif

 ومن باید از تو مراقبت کنم تا وقتش بشه و تو بدنیا بیای ومن به ارزوهام برسم

 خانم دکتر تمامی ازمایشا و سونوهای قبل رو نگاه کرد و کاملا راضی بود

 و گفت که همه چیز نرمال است و من و تو در وضعیت بسیار خوبی هستیم

 خدا رو شکر و همه چیز اماده است تا دقیقا 1 ماه دیگه که

وقت زایمان من هستش و

تاریخ زایمان طبیعی من 17/10/91 هست و زایمان سزارین 10/10/91

دیگه حالا هر چی که خدا بخواد made by Laie

و وزن تو هم ماشاله خوب بود تقریبا٢600-٢700 بودی که گفتن خوب است

 حالا تا ببینیم همین طور خوب بدنیا بیای گلم

یه فیلم هم از حرکاتت که تو شکمم هستی ازت گرفتم که روزی بهت نشون بدم

 که تکونای تو چطور بوده ولی برات تو یه cd میریزم تا فقط خودت ببینی 

زیبای من دوستت داریم حالا اگه زشت باشی یا خوشمل کوچولو باشی یا درشت

 هیچ فرقی نداره واسه ما فقط سالم باش و خوب .همین.give_heart.gif

دوستت داریم یه بوس تپل هم از طرف بابا پوریا.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مامان امیر
11 آذر 91 23:09
سلام عزیزم
ممنون که به ما سر زدید.
ان شاء الله این دخمل ناز ما که ما هم حتی بی صبرانه منتظر این فرشته کوچولو هستیم به سلامتی بیاد و ما همه رو خوشحال کنه.
مواظب خودتون باشید.
شعر بالا هم خیلی قشنگ بود
فعلاً بای


سلام مرسی از لطفتون .شما هم خوش اومدید
مامان طاها
11 آذر 91 23:24
می خواهم برگردم به روزهای کودکی آن زمان ها که : پدر تنها قهرمان بود . عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد بالاترین نــقطه ى زمین، شــانه های پـدر بــود ... بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادر های خودم بودند . تنــها دردم، زانو های زخمـی ام بودند. تنـها چیزی که میشکست، اسباب بـازیهایم بـود و معنای خداحافـظ، تا فردا بود...!
مامان ساينا
12 آذر 91 7:40
به به مامان ني ني كوچولو...چه عجبي هميشه به سفر ..چه دخمل ناز و خوش سفري كه هميشه به سفره...نكنه يه بار تو همين راهها به دنيا بياي
خدا رو شكر كه همه چيز خوبه...اميدوارم كه ني ني سالم و تپل مپلي بياد تو بغلت و همه اين انتظاراتت روزي به پايان برسه وايييييييي چه شيرينه اون لحظات


سلام اره فکر کنم اخرشم تو یه شهری بدنیا بیاد دیگه هر جا برم باید یه دو سه دست لباس نوزادی بردارم

فقط از خدا میخوام سالم باشه دیگه هیچی.از الان استرس دارم اخه واقعا داره روزا تند تند میگذره و داره نزدیک میشه مرسی که یاد ما هستید
مامان نسرین
13 آذر 91 13:20
خدا رو شکر که همه چیز نرماله وزن نینی هم هزار ماشاالله خوبه خدا حفظش کنه تا انشاالله به موقع بدنیا بیاد مراقب خودت و نینی جون باش مامانی بوس بوس


سلام مرسی دعا کنید همه چیز خوب وخوش تموم بشه .فدای شما
یخ فروش جهنم
13 آذر 91 20:14
گونه هایت خیس اســـت . . . باز با این رفیق نابابـــــت . . نامش چه بود ؟ هان ! باران . . . باز با "باران " قدم زدی ؟ هزار بار گفتم باران رفیق خوبی نیست برای تنهایی ها . . . همدم خوبی نیست برای درد ها . . . فقط دلتنگی هایت را خیس و خیس و خیس تر میكنــــــد . . .
یخ فروش جهنم
13 آذر 91 20:16
چه رابطه ی مرموزی ست میان پیــــــ ـ ـ ـ ـ ــــداترین زخـــــــــــــ ـ ـ ـ ـ ـ ـــــم ! پنهان ترین راز !
مامان سیدعلی
14 آذر 91 14:02
ان شاالله که کوچولوی ناز صحیح و سلامت به دنیا بیاد.


سلام مرسی عزیزم
مامان سیدعلی
16 آذر 91 20:34
سلام منم لینکیدم


سلام مرسی
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ARSHIDA می باشد