محرم و عاشورا
سلام عزیز دلم
دیروز روز عاشورا بود و شب هم,شب شام غریبان
و شبی که باید هر کسی شمع روشن کنه واسه ارزوهاش
واسه دعا کردن واسه دیگران
ومن دیشب یاد سال گذشته افتادم که یدفعه بابایی اومد
و گفت بلند شو بریم بیرون
و ما اون شب از خدا خواستیم که سال اینده تو هم با ما باشی
و امسال همین طور شد و تو محرم امسال با ما بودی
دوستت دارم مامانی
کاش پیشم بودی تا ببینمت و اینا رو به خودت تعریف میکردم
ایشاله که به حق همین محرم تو سالم بدنیا بیای
و همیشه کنار من و بابایی باشی امید زندگیمون
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی