آرشیدا سعدلوآرشیدا سعدلو، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 2 روز سن داره

ARSHIDA

اولین سفر مشهد آرشیدا

1392/3/25 23:32
نویسنده : مامان سودی
1,331 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم  امسال اولین سفر تو به مشهد بود

آرشیدا و اسمورف ها

برای سفرنامه  برو به ادامه مطلبSmurfette icon

عزیز دلم  امسال اولین سفر تو به مشهد بود و البته با خانمهای

 فامیلای نزدیک بابایی که بابایی و عمو پرهام  مرد بودن همرامون

 که اونا هم که جای خود دارن و باید باشن هفدهم خرداد

 ساعت 11 شب رفتیم راه آهن و ساعت 4 بود تقریبا که رسیدیم

 و شما هم اصلا اذیت نکردی و شب رو هم راحت خوابیدی

و واقعا اینبار با بهزاد مشکل خاصی نداشتی چون همه همکاری کردن

 و به محض اینکه صدا میداد میبردنش کوپه های دیگه کنار عمه ی

بابایی اینا و باهاش بازی میکردن تا شما بخوابی ممنون زن عمو

ومامان جون هم هستیم واقعا دوست خوبیه واسه مامانی و همه جا

حواسش به مامانی و شما بود حتی داخل هتل هم همین طور بود 

 

و این هم رفتیم خونه باباجون قبل از رفتن

قبل حرکت 1

قبل حرکت 2

قلب بابایی بهزاد و آرشیدا

اینجا هم راه آهن موقع رفتن آرشیدا و باباش

آرشیدا و بابایی

آرشیدا و بابایی

و این هم داخل قطار و آرشیدا

 عصر رو استراحت کردیم و 18/شب به حرم رفتیم

اینجا هم دیگه کم کم حوصله ات سر رفت

و ... خواب

روز 19/خرداد به پاساژ ها رفتیم و در این تاریخ شما

انگشت پاتونو رسوندید به دهانتوت  وبهله

پا در دهان

آرشیدا در حال سواری

آرشیدا در حال سواری

آرشیدا و اژدها

عصر هم رفتیم مجتمع تجاری الماس شرق و اینجا شما خواب بودی

و داخل آسانسور شیشه ای بودیم که یه بچهه جیغ زد و شما هم

تعجببیدار شدی و قیافه ات اینجوری شده بود

آرشیدا در اسانسور شیشه ای

آرشیدا کجاست؟

آرشیدا کجاست؟

آرشیدا و بابایی

آرشیدا و بابایی

این هم لباس خواب جدید آرشیدا و بالش باب اسفنجی اون

لباس خواب  و باب اسفنجی

آب نبات رو از دست بزرگتر گرفتی و دعوا داری بخوری؟؟؟

آب نبات خوری

ابروخوشمزه بود؟؟؟

آب نبات خوری

این هم آخرین روز گردش

آرشیدا و اسمورف ها Smurfette icon

آرشیدا و اسمورف ها

آرشیدا و اسمورف ها

آخرین شب در حرم

 

آرشیدا و بابا در حرم

آرشیدا و بابایی در حرم

آرشیدا و بهزاد با مامان جون در حرم

آرشیدا و بهزاد با مامان جون

آرشیدا و ایستگاه قطار برگشت در مشهد

آرشیدا در ایستگاه قطار

آرشیدا و رامین{نوه عمه} و بهزاد

آرشیدا و رامین و بهزاد

آرشیدا و بابا پوریا

آرشیدا و بابا پوریا

چشمکسفر خوبی بود 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مامان سونیا
25 خرداد 92 10:30
رسیدن به خیر زیارت قبول
همیه به گردش و تفریح
همیشه خوش بگذره
لبتون خندون باشه و جمعتون جمع
افرین به آرشیدا خانم خوشگل که حسابی با مامانی همکاری کرده و در طول سفر خیلی خانم و ساکت بوده


مرسی خدا قبول کنه
آره بخدا واقعا الان میگم که خدا رو هزار مرتبه شکر بخاطر وجود نازنینش که هر جا میریم بهش میگن این چقدر مظلومه و منو اذیت نمیکنه واسه همینه مسافرتا رو میرم با خیال راحت
درسا کوچولو و مامان
25 خرداد 92 11:44
سلام سلام آرشیدا خانوووووم زیارت قبول خاله ای وای وای چقدر شبیه بابا هستی شمااااااا مامانی گفت سینه خیز میری مبارک باشه عزیز دلم مامانی انقدر عجله نداشته باش دخملک من چهاردست و پا میره و دیگه یه جا بند نیست همه خونه را ایمنی سازی کردیم و بالشت گذاشتیم وااااای اگه مهمون بیاد؟!!!


سهلام عسیسم
وووووووووووی نگو میام وبلاگ دخملت هی میگم کی باشه آرشیدا این کارا رو انجام بده
خانومی و آقایی
25 خرداد 92 12:05
سلام
خدای من چقدر ارشیدا روزبروز ناز میشهــ
قوفونه ارشیدا جوووووووون کلی ذوق کردم مامان سودی


سلام
مرسی عزیز دلم ایشاله نی نی شما
مامان محدثه و مهدیس
26 خرداد 92 11:55
سلـــــــــــــــــــــــــــام زیارت قبولهمیشه به گردشدختر گل ما اذیت نشد؟




سلام مرسی

نه اصلا
ماشاله واقعا معجزه است مظلومیت این بچهنه خودش اذیت شد نه ما رو اذیت کرد


مامان دوقلوها(حسین_حسام)
26 خرداد 92 15:46
سلام عزیز دلم خوبی
ای جانم زیارت قبول
چه عکسای قشنگی الهی قربونت برم من چقدر بزرگ و خانوم شدی گلم میبوسمت


مرسی
آره دیگه بس که دیر به دیر میاید دیگه
مامان کیان کوچولو
28 خرداد 92 21:35
عزیز دلم زیارت قبووووووول
خوشگله تو بارفتتنت توی حرم اونجا رو نورانی تر کردی...
حالو هواتون عوص شده حسابی هااااااااااا
گلم بیا خصوصی



آره واقعا به نظر من حتما چند وقتی یه بار مسافرت لازمه
مرسی عسیسم
ok
شهرزاد
29 خرداد 92 2:31
به به چه مسافرتی چه عکسایی فقط چه معنی داره همش بابایی و مامان بزرگ ! پس عکس مامانی کو! راستی انگشت پا خوردنشم مبارکه


مامانی بیچاره نقش عکاس رو همش ایفا میکرد
میسی دیدی تو رو خدا انگشتو
مامان محمدرضا
1 تیر 92 0:51
سلام زیارت قبول عزیزم.خیلی عکسای نازی بود واقعا.میدونم چی میکشی مامانا همشون نقش عکاس رو دارن و وقتی هم نوبتمون میشه نی نیمون همکاری نمیکنه و درنتیجه هیچ وقت عکسی از مامان نیست.منم عین شما.راستی سوغاتی کو؟ تهنا تهنا خوردین؟نوش جون.نی نی خوشگله رو ببوس. ایشالا همیشه به زیارت.


ممنون عسیسم کلی دعای سلامتی و شادابی واسه شما سوغاتی آوردم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ARSHIDA می باشد