آرشیدا سعدلوآرشیدا سعدلو، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 10 روز سن داره

ARSHIDA

40 روزم از زندگی شیرینت

1391/1/23 0:54
نویسنده : مامان سودی
440 بازدید
اشتراک گذاری

           سلام مامانمHello

 

            این روزا خیلی خسته ام خیلی

 

           اخه شما خوابتو انداختی به روز و شبا هم کاملا بیدار تا خود صبح

 

 

            و روزا هم وقتی میخوابی از ترس اینکه نکنه تو خواب خفه  نشی و یا شیر

 

 

            برگرده تو گلوت نمیتونم باهات بخوابم اخه شما تو خواب یه صداهایی

 

 

               از خودت در میاری که به قول مامان جون صدایی مثل صدای لولای در

 

 

                 که وقتی از خواب میپرم و نگات میکنم خانم خواب هستید

 

 

           اینم از وقتایی که خوابی و این زندگی جدید مامانی و باباییته عزیزم

 

 

احساس میکنم که هیچکی باندازه خودم عاشقت نیست باندازه من دیوونت

 

نیست

 

 

اما وقتی میبینم که چطور بابایی لحظه شماری میکنه تا از سر کار بیاد تا تو رو

 

 

ببینه و چطور عاشق بوی تنت و صورت ماهته11_2_114.gif

 

 

و این بابا و مامان تو هست و این عاشقانه ترین لحظه های زندگی ما هست

 

 

دوستت داریم

 

خونواده ام مامانم بابام داییهات عاشقتن

 

 

 

و اگه یه روز نبیننت انگار یه چیزی گم کردن

 

 

 

 و بهم زنگ میزنن تا تو رو ببرم پیششون اخه شما نوه اول خونواده مامانی

 

 

 هستی و واسشون واقعا عزیزی و خوشحالم که از ته قلب واسشون

 

عزیزیKisses

 

و بی الایش دوستت دارن حتی شبایی که بابا پوریا شیفت باشه

 

 

و من اونجا باشم مامان بزرگی  اوج خوابش وقتی میبینه خسته شدم میاد

 

و بعضی وقتا تا صبح بیدار میمونه و نگهت میداره تا من استراحت کنم

 

 

و وقتایی هم که خونه مامان جون هستیم اون کمکم میکنه

 

 

و خلاصه مامان بزرگات هر دو شبا اذیت میشن و تو باید از اونا

 

واسه کمکاشون تشکر زیادی بکنی

 

 

اون 2 تا جزو کسایی هستن که شاید بیشتر از بقیه تو رو دوستت داشتن

 

و به تو و من رسیدن.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

آرشیدا تپلی

 

 

 

 

فدا آرشیدام بشم

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

مهدیه
26 بهمن 91 0:26
راستی شما کدوم شهر ساکنید؟
چند تا از وسایلای سیسمونی نی نی مثل دخملی ما بود!!![hr


سلام ما سیرجان هستیم تو استان کرمان
ولی من بیشتر وسایلو از شهرهای مختلف که مسافرت میکردیم گرفتیم شما کجا هستید؟


مهدیه
27 بهمن 91 12:01
ما رشتیم!
واااااااااااای چه جالب یه دوست ناز کرمانی پیدا کردم!



میسی ما هم خوشحال شدیم بوووووووووووس
مامان باران
30 بهمن 91 11:50
سلام چه نین نی نازی دارین بهت تبریک میگم ایشاا...120 ساله بشه زیر سایه مامان و باباش


سلام خانمی وااااااااااااااای منو بردی به تقریبا 2 ماه پیش
واقعا دوران شیرینیه استرس هم حق داری ولی لذت بخشتر وقتیه که میگیریش تو بغلت ایشاله سالم بیاد تو بغلت بووووووووووس
ممنون من لینکتون کردم شما هم خواستید بلینک نتونسنم نظر تو وبلاکت بذارم مرسی از تبریکتون و دیدارتون ایشاله نی نی ناز شما




درسا کوچولو و مامان
30 بهمن 91 16:43
سلام آرشیدا فسقلی چقدر بزرگ شدی ماشالا عزیزم 40 روزگیت مبارک باشه ...
سودی جون می دونم چی میگی منم اون روزها را داشتم با این تفاوت که من مامانم خودش یه بچه داشت و نمی تونست پیشم باشه و با مامان شوشو هم راحت نبودم که بگم بیاد بچم را نگهداره و من بخوابم خیلی سخت تر بود گاهی شوشو کمک می کرد
میدونی درست وقتی که خواب برات آرزو میشه همه چیز درست میشه و راحت کنار ارشیدا گلی تا صبح می خوابی

سلام عسیسم اخی منم دیگه اخریا داشتم دیوونه میشدم ولی فهمیدم باید با خودم کنار بیام و با عشق بیدار بمونم وسختیا رو بسر کنیم تا بزرگتر شن.ولی خدا رو شکر مادر شوهرم به من خیلی رسید و کمک کرد واقعا ممنونم ازشونه از شما هم ممنون واسه دیدار و تبریکتون



بابا امیر
1 اسفند 91 19:52
با سلام و احترام
چهل روزگی آرشیدا جون و تبریک می گم ماشالله بزرگ شده و رنگ و رویی آورده
اذیت هاشم کم کم زیاد تر می شه البته بعضی اول سخته بعضی بعد اول ولی درکل همه جورش خواستنیه ...
همواره پایدار باشید


سلام مرسی عمویی
خیلی دلمون اب میشه وقتی میبینیم بچه ها شیطونن نمیدونیم ارسیدا چطور بچه ای میشه
مامان ساينا
2 اسفند 91 13:28
ماشا... به آرشيداخانوم ...چقدر بزرگ شده ديگه كم كم داره خانوم ميشه...خدا حفظش كنه...وقتي كه اين مراحل رو پشت سر گذاشتي آن وقت هست كه مي فهمي چه دوران شيريني بوده


سلام میسی اره هر لحظه شو دوست دارم واقعا زیباترین حس دنیاست بوس تقدیم به ساینا ونی نی خانم جدید
بهارناز
4 اسفند 91 0:40
تولده
بدو دعوتی



مرسی تولدت مبارررررررررررک عسیسم
بهارناز
8 اسفند 91 0:21

مرسی
سودی جون واسم دعا کن وقتی بهش شیر میدی



چشم حتما دوست خوبم
بهارناز
8 اسفند 91 0:21
شیطون خاله نمیذاره بخوابی
واییییییییییییییییییییییییییییییییییی
منکه واسه خواب میمیرم



نگو من معروفم به پر خوابی حالا ادمی که ساعت 12-1 ظهر بیدار میشد ببین به چه روزی افتاده ای خدا شکرت
خانومی و آقایی
11 اسفند 91 18:44
سلام عزیز خاللللللللله....
قوفونش برم چه ناس شده...
الهیــــــــ...ماشاله ماشاله....
یه مااااااااچ گنده برا ارشیدای نازم


سلام خاله جونی مرسی از خوشملی خودتونه منم ماااااااااااااچ
مامان ساينا
27 اسفند 91 7:37
سلام ... ما كه مرديم بس كه اومديم و هنوز هيچي آپ نكردي...عيد اومده ماماني عيد اومده يه تكوني به خودت بده


خیلی گیرم به خدا دیگه عزممو جزم کردم آپ کنم به امید خدا
مامی دوقلوها(زهرا)
6 فروردین 92 0:02
سلام عزیزم ممنون که به ما سری زدید چهههههههه دخمل جیگری دارین.با تبادل لینگ موافقین


باعث افتخارمه عزیزم مرسی چشات جیگر میبینه
صبور
8 فروردین 92 17:05
سلام مامان ارشیدا خانوم
نی نی من تو راهه ایشالله مرداد که بشه میاد
چقدر خوب که همه مطالبت را نوشتی و چه عکسهایی خوبی گذاشتی
تقریبا همه پست هاتو دیدم
دعا کن نی نی منم به سلامت بیاد و منو از نگزانی در بیاره
نی نی منم یه پرنسسه ناز و خوشگله
یه دختر نازگل
از آشنایی با گل دخترت خوشحال شدم
این آدرس وبلاگ نی نی منه که از وقتی متوجه شدم براش می نویسم
http://konjjed.blogfa.com/
اما بلد نیستم چه جوری عکسایی که خودم می گیرم توی وبلاگ بزارم
اگه میشه بهم یاد بده



سلام مرسی که به من سر زدی ایشالا انتظار شما هم به پایان میرسه و دخمل خوشکلت به دنیا میاد فقط صبوری کن مثه اسمی که انتخاب کردی .. چشم میام یادت میدم چجوری عکس بذاری
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ARSHIDA می باشد