کلمه جدید در 10 ماهگی
1 تازه وارد 10 ماهگیت شده بودی که کلمه جدیدی به کلماتت اضافه شد
اونم کلمه گل بود
اولین بار روی میز خونه مامان جون گذاشتمت یدفعه دیدیم
گل روی میز مامان جون رو کشیدی و تند تند میگی گل گل گل
شاخ درآوردم اخه اینه باهات کار نکرده بودیم از کجا اینو یاد گرفتی نمیدونیم
و بعد اومدیم خونه مامان من اونجا هر کار کردیم نگفتی من هم گفتم
نه بابا اتفاقی بوده شب اومدیم خونه و خوابیدیم و فردا صبح شما
بیدار شدیو همش نگاه به بیرون اتاق دوباره تند وتند گفتی گل گل
برگشتم نگاه کردم ببینم چیه دیدم گلدون پر گل کنار بوفه بیرون اتاق
رو دیدی و کلی ذوق کردم و بار سوم هم گذاشتمت روی مبل
تا کلاه و کاپشنت رو بپوشم یدفعه گلهای کنار مبل رو کشیدی
و بازم گفتی گل گل
و ما فهمیدیم که شما کاملا با هدف گل رو میشناسی و میگی
2 و کار دیگه اینکه هر جا بخاری میبینی میگی بوف بوف و دیگه طرفش نمیری
3 اگه چیز بدی کرده باشی دهنت میگیم اکی سریع درش میاری و میدیش به من
4 و وقتی هم لباس بپوشی میگه ددر البته این بعضی وقتاست
هنوز از دندونهای 3-4 خبری نیست و از موانع و بلندیها کاملا بالا و پایین
میشی و رد میشی و وایمیسی اما از راه رفتن و ایستادن بتنهایی
هم خبری نیست
خدارو شکر تب رفع شده ولی آبریزش بینی و سرفه جاشو گرفتن
این هم کارایی که تا این لحظه انجام میدی عشقم